شبی هارون الرشید در عالم خواب ، خوابی دید که دندانهایش دراز شده و از دهانش بیرون افتادند ، یکی از تعبیر کنندگان خواب را احضار کرد و از او پرسید : چنین خوابی دیده ام تعبیرش چیست ؟
او گفت : تعبیرش این است که عمر امیر مؤمنان هارون طولانی گردد ، به طوری که بستگان و خویشانت زود تر از تو بمیرند .
هارون از این سخن ، بسیار رنجیده خاطر شد و دستور داد صد تازیانه به آن تعبیر کننده زدند .
هارون تعبیر کننده دیگری را احضار کرد و گفت : چنین خوابی دیده ام تعبیرش چیست ؟
او گفت تعبیرش این است که : (( عمر امیر مؤمنان هارون به قدری طولانی شود که بیشتر از خویشان و بستگانش عمر کند .))
هارون خوشحال شد و گفت : (( این همان سخنی است که تعبیر کننده اول گفت ، ولی این سخن با کمال ادب ، با عبارت بهتر گفته شد . )) آنگاه دستور داد صد دینار به تعبیر کننده دوم جایزه دادند ، به این ترتیب اولی چوب بی ادبی خود را خورد و دومی پاداش ادب خود را برد
به تقل از کتاب حدیث یار ، مؤلف : منصور سهروردی